top of page

اختلالات هوشیاری

اختلال هوشیاری، حالتی است که در آن هوشیاری تحت تأثیر آسیب به مغز قرار گرفته است.

هوشیاری هم نیازمند بیداری است و هم آگاهی.

بیداری توانایی باز کردن چشم‌ها و داشتن رفلکس‌های اساسی مانند سرفه، قورت دادن و مکیدن است.

آگاهی با فرآیندهای فکری پیچیده‌تری همراه است و ارزیابی آن دشوارتر است.

در حال حاضر، ارزیابی آگاهی به پاسخ‌های فیزیکی که در طول معاینه شناسایی می‌شوند، متکی است.

اختلالات اصلی هوشیاری عبارتند از:

  • کما

  • حالت نباتی

  • حالت حداقل هوشیار

کما

کما زمانی است که فرد هیچ نشانه‌ای از بیداری و هیچ نشانه‌ای از آگاهی نشان نمی‌دهد.

فردی که در کما است با چشمان بسته دراز می‌کشد و به محیط، صدا یا درد خود واکنش نشان نمی‌دهد.

کما معمولاً کمتر از ۲ تا ۴ هفته طول می‌کشد و در این مدت فرد ممکن است از خواب بیدار شود یا به حالت نباتی یا حداقل هوشیاری برود.

درباره کما بیشتر بخوانید.

حالت نباتی

حالت نباتی زمانی است که فرد بیدار است اما هیچ نشانه‌ای از آگاهی از خود نشان نمی‌دهد.

فردی در حالت نباتی ممکن است:

  • چشمانشان را باز کند

  • در فواصل زمانی معین از خواب بیدار شود و بخوابد

  • رفلکس‌های اولیه داشته باشد (مانند پلک زدن در هنگام شنیدن صدای بلند یا عقب کشیدن دست هنگام فشار دادن محکم)

آنها همچنین می‌توانند ضربان قلب و تنفس خود را بدون کمک تنظیم کنند.

اما فردی که در حالت نباتی قرار دارد، هیچ پاسخ معنی‌داری از خود نشان نمی‌دهد، مانند دنبال کردن یک شی با چشم یا پاسخ به صداها.

آنها همچنین هیچ نشانه‌ای از تجربه احساسات را نشان نمی‌دهند.

اگر فردی برای مدت طولانی در حالت نباتی باشد، ممکن است این موارد در نظر گرفته شود:

  • حالت نباتی ادامه دار زمانی که بیش از ۴ هفته گذشته باشد

  • حالت نباتی دائمی زمانی است که بیش از ۶ ماه طول بکشد (در صورتیکه ناشی از آسیب مغزی غیر ضربه‌ای باشد)، یا بیش از ۱۲ ماه طول بکشد‌ (اگر ناشی از آسیب مغزی باشد.)

اگر تشخیص داده شود که فردی در حالت نباتی دائمی است، بهبودی بسیار بعید است اما غیرممکن نیست.

حالت حداقل هوشیار

فردی که آگاهی آشکار اما کم و ناپایدار نشان می‌دهد، به عنوان حالت حداقل هوشیار طبقه‌بندی می‌شود.

آنها ممکن است دوره هایی داشته باشند که بتوانند ارتباط برقرار کنند یا به دستورات پاسخ دهند، مانند اینکه در صورت درخواست انگشت خود را حرکت دهند.

یک فرد ممکن است پس از قرار گرفتن در حالت کما یا نباتی وارد حالت حداقل هوشیاری شود.

در برخی موارد حالت حداقل هوشیاری مرحله‌ای در مسیر بهبودی است، اما در برخی دیگر دائمی است.

مانند حالت نباتی، حالت حداقل هوشیار ادامه دار به این معنی است که بیش از ۴ هفته طول کشیده است.

اما تشخیص یک حالت دائمی حداقل هوشیار دشوارتر است زیرا به موارد زیر بستگی دارد:

  • نوع آسیب مغزی

  • آسیب چقدر شدید است

  • فرد چقدر پاسخگو است

در بیشتر موارد، یک حالت حداقل هوشیار معمولاً دائمی در نظر گرفته نمی‌شود تا زمانی که برای چندین ماه ادامه یابد و هیچ نشانه‌ای از بهبود وجود نداشته باشد.

فردی که تصور می‌شود در حالت حداقل هوشیار دائمی قرار دارد، معمولاً پیش‌آگهی مشابه فردی در حالت نباتی دارد. هر چه مدت بیشتری در آن حالت بماند، احتمال بهبودی او کمتر می‌شود.

چرا این حالت‌ها اتفاق می افتند

اختلالات هوشیاری می‌تواند در صورتی رخ دهد که بخش‌هایی از مغز که درگیر هوشیاری هستند آسیب ببینند.

این نوع آسیب مغزی را می‌توان به موارد زیر تقسیم کرد:

  • آسیب مغزی تروماتیک - نتیجه یک ضربه شدید به سر، مانند آسیب ناشی از تصادف رانندگی یا سقوط از ارتفاع زیاد

  • آسیب مغزی غیر تروماتیک - وقتی که آسیب به مغز ناشی از یک وضعیت سلامتی، مانند سکته مغزی است

  • آسیب مغزی پیشرونده - وقتی که مغز به مرور زمان آسیب می‌بیند (مثلاً به دلیل بیماری آلزایمر)

درباره علل اختلالات هوشیاری بیشتر بخوانید.

تشخیص

اختلال هوشیاری تنها پس از آزمایش‌های گسترده برای تعیین سطح بیداری و آگاهی فرد تایید می‌شود.

این معاینات باید توسط فردی با تجربه در اختلالات هوشیاری انجام شود، اگرچه نظرات سایر متخصصان مراقبت‌های بهداشتی و اعضای خانواده نیز باید در نظر گرفته شود.

برای برخی از حالات اختلال هوشیاری، مانند حالت نباتی و حالت حداقل هوشیاری، معیارهای توصیه شده برای کمک به تایید تشخیص وجود دارد.

درباره تشخیص اختلالات هوشیاری بیشتر بخوانید.

درمان و مراقبت

درمان نمی‌تواند بهبودی از حالت اختلال هوشیاری را تضمین کند.

در عوض، از درمان حمایتی برای دادن بهترین فرصت برای بهبود طبیعی استفاده می‌شود.

این می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تامین تغذیه از طریق لوله تغذیه

  • اطمینان حاصل کردن از اینکه فرد به طور مرتب حرکت می کند تا دچار زخم فشاری (بستر) نشود

  • ورزش دادن آرام مفاصل آنها تا از سفت شدن آنها جلوگیری شود

  • تمیز نگه داشتن پوستشان

  • مدیریت روده و مثانه (به عنوان مثال، استفاده از لوله‌ای به نام سوند ادراری برای تخلیه مثانه)

  • تمیز نگه داشتن دندان‌ها و دهانشان

  • ارائه فرصت‌هایی برای دوره‌های فعالیت معنادار - مانند گوش دادن به موسیقی یا تماشای تلویزیون، نمایش تصاویر یا گوش دادن به صحبت‌های اعضای خانواده

تحریک حسی

در برخی موارد، ممکن است درمانی به نام تحریک حسی در تلاش برای افزایش پاسخگویی استفاده شود.

این شامل تحریک حواس اصلی مانند بینایی، شنوایی و بویایی است.

معمولاً توسط یک متخصص آموزش دیده انجام می‌شود، اما اعضای خانواده اغلب تشویق می‌شوند که در این کار مشارکت کنند.

چند نمونه از تحریک حسی عبارتند از:

  • بصری - نمایش عکس دوستان و خانواده یا یک فیلم مورد علاقه

  • شنیدن - صحبت کردن یا پخش یک آهنگ مورد علاقه

  • بو - گذاشتن گل در اتاق یا اسپری کردن عطر مورد علاقه

  • لمس کردن - گرفتن دست یا نوازش پوست با پارچه‌های مختلف

کاملاً مشخص نیست که تحریک حسی چقدر مؤثر است، اما گاهی اوقات آن را ارزشمند می‌دانند.

بهبودی

پیش بینی شانس بهبود فردی که در حالت اختلال هوشیاری قرار دارد غیرممکن است.

تا حد زیادی به این موارد بستگی دارد:

  • نوع آسیب مغزی

  • آسیب چقدر شدید است

  • سن فرد

  • چه مدت در این حالت بوده است

برخی از افراد به تدریج بهبود می‌یابند، در حالی که برخی دیگر برای سال‌ها در حالت اختلال هوشیاری باقی می‌مانند. بسیاری از افراد هرگز به هوش نمی‌آیند.

تنها موارد معدودی وجود دارد که افراد پس از چندین سال هوشیاری خود را به دست می‌آورند.

معدود افرادی که پس از این مدت به هوش می‌آیند، اغلب ناتوانی‌های شدید ناشی از آسیب مغزی دارند.

حذف حمایت‌های تغذیه ای

اگر فردی به مدت ۱۲ ماه پس از یک آسیب مغزی تروماتیک (ضربه‌ای) یا ۶ ماه پس از یک آسیب مغزی غیر تروماتیک (غیرضربه‌ای) در وضعیت نباتی دائمی باشد، ممکن است توصیه شود که حمایت تغذیه‌ای ایشان کنار گذاشته شود.

این بخاطر این است که:

  • تقریبا هیچ شانسی برای بهبودی تا این مرحله وجود ندارد

  • طولانی شدن عمر هیچ سودی برای فرد مورد نظر ندارد

  • طولانی شدن درمان می‌تواند امید کاذب ایجاد کند و باعث ناراحتی عاطفی غیر ضروری برای دوستان و خانواده فرد مورد نظر شود.

تیم پزشکی این موضوع را با اعضای خانواده در میان خواهند گذاشت.

در بسیاری از کشورها در صورت مخالفت خانواده با این تصمیم، به دادگاه ارجاع می‌شود.

اگر تصمیمی برای پایان دادن به حمایت تغذیه‌ای گرفته شود، یک تیم مراقبت تسکینی، که در ارائه مراقبت به افراد در حال مرگ تخصص دارد، معمولاً در برنامه‌ریزی قطع حمایت مشارکت خواهند داشت.

در نهایت پس از قطع شدن حمایت تغذیه ای، فرد ظرف چند هفته فوت خواهد کرد.

سندرم قفل شدگی (Locked-in syndrome)

سندرم قفل شدگی دارای ویژگی‌های مشابه با اختلالات هوشیاری است، اما به طور متفاوتی در نظر گرفته شده و درمان می‌شود.

فرد مبتلا به سندرم قفل شدگی هم هوشیار و هم آگاه است، اما کاملاً فلج است و قادر به صحبت کردن نیست.

آنها معمولاً می‌توانند چشمان خود را حرکت دهند و گاهی اوقات می‌توانند با پلک زدن ارتباط برقرار کنند.

علل

بعدی

bottom of page